دبیرستان پسرانه خاتم الا نبیا ء(ص)شهرستان بم

نشانی: خیابان زید تلفن ۲۳۱۹۲۲۰

دبیرستان پسرانه خاتم الا نبیا ء(ص)شهرستان بم

نشانی: خیابان زید تلفن ۲۳۱۹۲۲۰

شیمی

جدول تناوبی عناصر شیمیائی

جدول تناوبی عنصرهای شیمیایی‏، نمایشی از عنصرهای شیمیایی شناخته شده‌است که بر اساس ساختار الکترونی مرتب گردیده‌است به‌گونه‌ای که بسیاری از ویژگی‌های شیمیایی عنصرها به صورت منظم در طول جدول تغییر می‌کنند.

جدول اولیه بدون اطلاع از ساختار داخلی اتم‌ها ساخته شد: اگر عناصر را بر حسب جرم اتمی آنها مرتب نمائیم، و آنگاه نمودار خواص معین دیگر آنها را بر حسب جرم اتمی رسم نمائیم، می‌توان نوسان یا تناوب این خواص را بصورت تابعی از جرم اتمی مشاهده نمود. نخستین کسی که توانست این نظم را مشاهده نماید، یک شیمیدان آلمانی به نام یوهان ولفگانگ دوبراینر بود. او متوجه تعدادی تثلیث از عناصر مشابه شد:

نمونه تثلیث‌ها
عنصرجرم اتمیچگالی
Cl35.51.56 g/L
Br79.93.12 g/L
I126.94.95 g/L
 
Ca40.11.55 g/cm3
Sr87.62.6 g/cm3
Ba1373.5 g/cm3

و به دنبال او، شیمیدان انگلیسی جان نیولندز متوجه گردید که عناصر از نوع مشابه در فاصله‌های هشت تایی یافت می‌شوند، که آنها را با نت‌های هشتگانه موسیقی شبیه نمود، هرچند که قانون نت‌های او مورد تمسخر معاصرین او قرار گرفت. سرانجام شیمیدان آلمانی لوتار مَیر و شیمیدان روسی دمیتری مندلیف تقریباً بطور هم‌زمان اولین جدول تناوبی را، با مرتب نمودن عناصر بر حسب جرمشان، توسعه دادند (ولی مندلیف تعداد کمی از عناصر را خارج از ترتیب صریح جرمی، برای تطابق بهتر با خواص همسایگانشان رسم نمود – این کار بعدها با کشف ساختار الکترونی عناصر در اواخر سده نوزدهم و آغاز سده بیستم توجیه گردید).

فهرست عناصر بر پایه نام، علامت اختصاری و عدد اتمی موجود است. شکل زیر جدول تناوبی عناصر شناخته شده را نمایش می‌دهد. هر عنصر با عدد اتمی و علامتهای شیمیایی. عناصر در یک ستون («گروه») از لحاظ شیمیایی مشابه می‌باشند.


گروه12
3456789101112131415161718
دوره
11
H

2
He
23
Li
4
Be


5
B
6
C
7
N
8
O
9
F
10
Ne
311
Na
12
Mg


13
Al
14
Si
15
P
16
S
17
Cl
18
Ar
419
K
20
Ca

21
Sc
22
Ti
23
V
24
Cr
25
Mn
26
Fe
27
Co
28
Ni
29
Cu
30
Zn
31
Ga
32
Ge
33
As
34
Se
35
Br
36
Kr
537
Rb
38
Sr

39
Y
40
Zr
41
Nb
42
Mo
43
Tc
44
Ru
45
Rh
46
Pd
47
Ag
48
Cd
49
In
50
Sn
51
Sb
52
Te
53
I
54
Xe
655
Cs
56
Ba
*71
Lu
72
Hf
73
Ta
74
W
75
Re
76
Os
77
Ir
78
Pt
79
Au
80
Hg
81
Tl
82
Pb
83
Bi
84
Po
85
At
86
Rn
787
 Fr 
88
Ra
**103
Lr
104
Rf
105
Db
106
Sg
107
Bh
108
Hs
109
Mt
110
Ds
111
Rg
112
Uub
113
Uut
114
Uuq
115
Uup
116
Uuh
117
Uus
118
Uuo

* لانتانیدها57
La
58
Ce
59
Pr
60
Nd
61
Pm
62
Sm
63
Eu
64
Gd
65
Tb
66
Dy
67
Ho
68
Er
69
Tm
70
Yb
** آکتینیدها89
Ac
90
Th
91
Pa
92
U
93
Np
94
Pu
95
Am
96
Cm
97
Bk
98
Cf
99
Es
100
Fm
101
Md
102
No
در اینجا روشهای دیگر برای نمایش جدول ارائه شده‌اند:
جدول استاندارد - جدول جایگزین - جدول ضد - جدول بزرگ - جدول عظیم - جدول عریض - جدول توسعه یافته - جدول ساختاری - فلزات و غیر فلزات

کد رنگ برای اعداد اتمی:

  • عناصر شماره گذاری شده با رنگ آبی ، در دمای اتاق مایع هستند؛
  • عناصر شماره گذاری شده با رنگ سبز ، در دمای اتاق بصورت گاز می‌باشند؛
  • عناصر شماره گذاری شده با رنگ سیاه، در دمای اتاق جامد هستند.
  • عناصر شماره گذاری شده با رنگ قرمز ترکیبی بوده و بطور طبیعی یافت نمی‌شوند(همه در دمای اتاق جامد هستند.)
  • عناصر شماره گذاری شده با رنگ خاکستری ، هنوز کشف نشده‌اند (و بصورت کم رنگ نشان داده شده‌اند تا گروه شیمیایی را که در آن قرار می‌گیرند، مشخص نماید.(

و می‌توانید دراین کلید واژه جدول تناوبی برای تشدید مغناطیسی را بیابید.

تعداد لایه الکترون در یک اتم تعیین کننده ردیفی است که در آن قرار می‌گیرد. هر لایه به زیرلایه‌های متفاوتی تقسیم می‌شود، که هر اندازه عدد اتمی افزایش می‌یابد، این لایه‌ها به ترتیب زیر:

1s
2s           2p
3s           3p
4s        3d 4p
5s        4d 5p
6s     4f 5d 6p
7s     5f 6d 7p
8s  5g 6f 7d 8p
...

براساس ساختار جدول پر می‌شوند. از آنجائیکه الکترونهای خارجی‌ترین لایه، خواص شیمیایی را تعیین می‌نمایند، این لایه‌ها در میان گروهای یکسان مشابه‌اند.عناصر همجوار با یکدیگر در یک گروه، علیرغم اختلاف مهم در جرم، دارای خواص فیزیکی مشابه هستند. عناصر همجوار با یکدیگر در یک ردیف دارای جرم‌های مشابه ولی خواص متفاوت هستند.

برای مثال، عناصر بسیار نزدیک به نیتروژن (N) در ردیف دوم کربن(C) و اکسیژن(O) هستند. علیرغم تشابه آنها در جرم (که بصورت ناچیزی در واحد جرم اتمی تفاوت دارند)، دارای خواص بینهایت متفاوتی هستند، همانطور که با بررسی فرمهای دیگر می‌توان ملاحظه نمود: اکسیژن دو اتمی یک کاز است که سوختن را تشدید می‌نماید، نیتروژن دو اتمی یک گاز است که سوختن را تشدید نمی‌کند، و کربن یک جامد است که می‌تواند سوزانده شود(بله، می‌توان الماس را سوزاند!).

در مقایسه، عناصر بسیار نزدیک به کلر (Cl) در گروه یکی مانده به آخر در جدول (هالوژن‌ها) فلوئور(F) و برم(Br) هستند. علیرغم تفاوت فاحش جرم آنها در گروه، فرمهای دیگر آنها دارای خواص بسیار مشابه هستند: آنها بسیار خورنده (بدین معنی که تمایل خوبی برای ترکیب با فلزات، برای تشکیل نمک هالاید فلز)؛ کلر و فلوئور گاز هستند، درحالیکه برم یک مایع با تبخیر بسیار کم است؛ کلر و برم بسیار رنگی هستند.

شیمی

نمونه سوالات آزمایشگاه شیمی

                              برای دانش آموزان سال دوم و سوم دبیرستان


  ۱- کاربرد هر یک از وسایل زیر را بنویسید.

   الف- بورت        ب- ارلن        ج- بالن حجمی      د- پی پت      ه- بوته چینی

  ۲- هر یک از یونهای زیر را چگونه شناسایی می کنند؟ واکنشهای مربوطه را بنویسید.

      الف- یون نقره       ب- یون آهن          ج- یون سرب          د- یون باریم

  ۳- برای شناسایی اسید هیدروکلریک چه راهی را پیشنهاد می کنید؟

  ۴- از بین فلزات زیر کدام با آب سریعتر واکنش می دهند؟واکنش آن را با آب بنویسید.

      منیزیم ، کلسیم ، سدیم ، لیتیم

  ۵- سه شناساگر اسید و باز نام برده بگویید در محیطهای اسیدی بازی و خنثی به چه رنگی در می آیند؟

 ۶- چگونگی تهیه ۲۰۰ میلیلیتر محلول ۱/۰ مولار سدیم هیدروکسید را شرح دهید.

 ۷- دو راه تهیه گاز اکسیژن در آزمایشگاه را توضیح دهید.

 ۸- رنگ شعله مواد زیر را  بنویسید   :  لیتیم ، سدیم ، مس سولفات

  ۹- در آزمایش الکترولیز آب در اطراف قطب مثبت چه گازی آزاد می شود؟ واکنش انجام شده را بنویسید.

 ۱۰-یک مخلوط ۴ فازی چگونه تهیه می کنند.

غیبت

یکی از آفات زیانبار زبان که از گناهان بزرگ به شمار می رود غیبت است .
    غیبت به کسر غین بر وزن زینت یعنی پشـت سر دیگران بدگویی کردن و سخن ناخوشایند گفتن .
    این تعریف با شمول و عمومی که دارا است شامل انواع غیبت ، بهتان ، تهمت ، افک و حتی ذکر عیوب آشکار می شود و حال آنکه هر یک از این ها در اصطلاح تعریف خاصی داشته و از نظر شرعی دارای احکام ویژه ای است
    و همه آنها از مصادیق غیبت مصطلح به شمار نمی آید . بنابر این ، مفهوم غیبت در لغت مفهومی است اعم از غیبت مصطلح و در احادیث نیز گاهی به همین معنی (مفهوم عام) اطلاق شده است .

    وَقَدْ جَاءَ عَلَی الْمَشْهُورِ قَوْلُ النَّبِیِّ صلی الله علیه وآله هَلْ تَدْرُونَ مَا الْغِیبَةُ فَقَالُوا اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ قَالَ ذِکْرُکَ أَخَاکَ بِمَا یَکْرَهُ
    حدیث مشـهوری از نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است که از اصحابش ‍ پرسید : آیا می دانید غیبت چیست ? اصحاب گفتند : خدا و رسولش آگاه است ، نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود : (غیبت) یادی از برادر مسلمانت کردن به چیزی که بدش می آید.
بحار الانوار ج72 ص222

» غیبت در عبارات فقها
    شرایط و قیودی که فقها آورده اند عبارت است از :
    الف) غیبت جنبه کشف سرّ و افشاگری داشته باشد . بنابر این ، بازگو کردن عیبها و گناهان آشکار غیبت نیست و گناه غیبت بر آن بار نمی شود ، هر چند ممکن است از لحاظ توهین و تحقیر یا اشاعه فحشاء ممنوع و حرام بوده و کیفر و عقوبتش با درجه این گناه تناسب نداشته باشد .
    ب) عیب مذکور دروغ نباشـد ، یعنی در شخص مورد غیبت وجود داشته باشد. پس ، اگر واقعیت نداشـته باشد تهمت است و گوینده آن به عنوان مفتری تحت کیفر قرار می گیرد و گناهش از غیبت مصطلح بیشتر و شدیدتر است .
    ج) انگیزه عیب جویی در میان باشد. بنابر این ، اگر ذکر عیوب دیگران برای حفظ مصلحت آنان باشـد شـرعا اشـکالی ندارد ، هر چند طرف مقابل راضی نباشـد. مثلا بازگو کردن خصوصیات بیمار نزد پزشـک از این قبیل است که مصلحت بیمار در افشای آن است ، هر چند ممکن است بیمار در بدو امر از اظهار آن ناراحت شود. همچنین ذکر محاسن اشخاص به عنوان تعریف و تمجید آنها غیبت نیست ، هر چند آنها از افشای محاسن خود ناراحت شوند. البته در صورتی که افشای محاسن موجب اذیت و آزار شـخص شود کار خوبی نیست لکن نه به عنوان غیبت بلکه به عنوان ایذاء برادر مؤ من ، که برای خود حکم جداگانه ای دارد .
    د) شـخص مورد غیبت مشخص باشد چه با ذکر نام و سایر مشخصات یا با اشاره و کنایه ، بطوریکه شنونده طرف را بشناسد . پس ، اگر کلی و نا معلوم باشد و یا آنکه شنونده او را نشناسد غیبت محسوب نمی شود .
    ه) شخص مورد غیبت مسلمان و برادر دینی انسان باشد . بنا بر این ، غیبت کافران و مشرکان و ملحدان اشکالی ندارد .
    و) شخص مورد غیبت متجاهر به فسق نباشد. پس ، اگر کسی آشکارا مرتکب گناه می شـود غیبت او جایز است ، زیرا چنین شخصی از گناه کردن و گناهکار بودن باکی ندارد و از اینکه مردم رفتار ناشـایسته او را بفهمند هراسی به دل راه نمی دهد.
    این بود مجموع قیود و شـروطی که در عبارات فقها و علمای اخلاق و حتی برخی از اهل لغت دیده می شود که به تبعیت از شرایط شرعی ذکر کرده اند. هر چند بعضی از این شـروط در تحقّق معنای لغوی دخالت ندارد ولی ، با توجه به شرایطی که در احادیث و منابع فقهی آمده است ، باید آن را در ترتّب احکام شـرعی دخیل دانست . حال ، توجه شما را به آیات و روایات وارده جلب می کنیم .

» غیبت از نظر قرآن
    شکی نیست که غیبت از گناهان کبیره است و مرتکب کبیره مستحقّ دوزخ است .
    چنانکه در ذیل آیه شریفه امام صادق علیه السّلام فرمود :

    وَعَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِی جَمِیلَةَ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْن عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئ اتِکُمْ وَنُدْخِلْکُمْ مُدْخَلًا کَرِیماً نساء : 31 قَالَ الْکَبَائِرُ الَّتِی أَوْجَبَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ عَلَیْهَا النَّار
    گناهان کبیره گناهانی است که خداوند مجازات آتش برای آنها مقرّر داشته است .
وسائل الشیعة ج15 ص315

    قرآن کریم در چند مورد شدیدا از غیبت نکوهش نموده و از آن نهی کرده است ، از جمله :

    وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ.
    وای بر عیب جویان هرزه گوی .
همزه 1

    ... وَلا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضا أیُحِبُّ احَدُکُمْ أنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أخیهِ مَیْتا فَکَرِهْتُموهُ ...
    ... هیچ یک از شما از دیگری غیبت نکند . آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت مردار برادر خود را بخورد ؟ [ به یقین ] همه شما از این کار کراهت دارید [ پس ‍ بدانید که غیبت کردن مانند خوردن گوشت مرده برادر دینی است ، از آن سخت بپرهیزید ... ]
حجرات 12

    از این دو آیه استفاده می شـود که در غیبت ، انگیزه عیب جویی شرط است ، زیرا در آیه اول از غیبت به عنوان عیب جویی و هرزه گویی مذمّت شده و در آیه دوم غیبت را با خوردن گوشـت مردار برادر دینی تنظیر نموده و این تنظیر به خاطر آن است که غیبت ترور شـخصیت دیگران است ، گویی غیبت کننده به وسیله غیبت شخصیت آنها را له کرده و از صحنه بیرونشان می کند.
    در اینجا غیبت کننده با غیبت دو کار انجام می دهد :
    1 ـ آنکه دیگری را بی آبرو می کند
    2 ـ آنکه بدین وسیله برای کسب وجاهت و آبروی خویش دست و پا می کند و در حقیقت ترور شخصیت دیگران را مایه حفظ آبروی خود می پندارد و به اصطلاح شخصیت خود را در گرو مردن دیگران و پایمال کردن آنها می بیند .
    نکته دیگری که از این آیه استفاده می شود این است که غیبت تنها در مورد مسلمین حرام است زیرا دو عبارت بَعْضُکُمْ بَعْضا حجرات : 12
    و لَحْمَ أخیه حجرات : 12 اشـاره به مؤمنان است و غیر مؤمنان را شامل نمی شود.
    سومین نکته ای که ممکن است از آیه شریفه برداشت شود آن است که غیبت در صورتی موضوعیّت پیدا می کند که طرف مقابل حضور نداشته باشد ، زیرا علاوه بر آنکه لغت غیبت نشـانه عدم حضور است کلمه میتا نیز به این معنی اشاره دارد ، چون در آیه شخص ‍ مغتاب (غیبت شونده) مانند مرده فرض شده است ، پس همان گونه که شخص مرده غایب است و نمی تواند از خود دفاع کند او نیز در اثر عدم حضور قادر به دفاع از آبرو و حیثیت خویش نیست .
    نکته چهارم آنکه همان طور که مرده دیگر زنده نمی شود آبروی از دست رفته نیز قابل برگشت نیست .
    چه بسیار افرادی که آزرده خاطر از دنیا رفتند و دیدارها به قیامت افتاد و آنگاه در پیشـگاه خداوند متعال به محاکمه و دادخواهی برخواهند خاست . نعوذ باللّه من شرّ الشّیطان و من غضب الرّحمن .

    لا یُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إلا مَنْ ظُلِمَ وَکانَ اللّهُ سَمیعا عَلیما .
    خداوند دوست ندارد کسی با سخنان خود بدیها را اظهار کند مگر آن کسی که مورد ستم واقع شده باشد . و خداوند شنوا و دانا است .
نساء 148

    از این آیات استفاده می شود که خداوند دوست ندارد بدیهای دیگران آشکار شود و عیوب آنان فاش گردد و آبروی مردم از بین برود .

» غیبت از نظر روایات
    در روایات اسلامی نیز به طور جدّی از غیبت کردن نهی شده و آثار سوئی برای آن بیان گردیده است که در این باره به طور مشروح به بحث می پردازیم ، زیرا مردم کمتر به حرمت و گناه غیبت توجه دارند ، و همان گونه که مرحوم شهید ثانی می فرماید : بیشتر مردم برای ادامه نماز ، روزه و بسیاری از عبادات و آنچه وسیله قرب مقام در نزد پروردگار می شـود می کوشـند و بسیاری از محرّمات از قبیل زنا ، شـرب خمر و ... را مرتکب نمی شوند و با این همه ، بیشتر اوقات خود را در مجالس لهو و خوشـگذرانی و سخنان بیهوده و ... تلف می کنند و آبروی برادران دینی خود را می برند و آن را جزو گناهان به حساب نمی آورند ، گویی از مؤاخذه خداوند متعال در ارتکاب این گونه اعمال بیمی ندارند . خلاصه اینکه بسیاری از مردم مرتکب غیبت می شوند و گویا آن را گناه نمی دانند و از این نکته غافلند که کارهای دیگری که انجام می دهند و حسناتی که کسب می کنند با یک غیبت تمام آنها را از بین می برند .
    1) هتک آبروی مسلمان بدتر از رباخواری است .
    پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود :

    عَنْهُ قَالَ خَطَبَنَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله فَذَکَرَ الرِّبَا وَعَظَّمَ شَأْنَهُ فَقَالَ إِنَّ الدِّرْهَمَ یُصِیبُهُ الرَّجُلُ مِنَ الرِّبَا أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ فِی الْخَطِیئَةِ مِنْ سِتٍّ وَثَلَاثِینَ زَنْیَةً یَزْنِیهَا الرَّجُل ...
   درهمی که انسان از ربا به دست می آورد گناهش نزد خدا از سی و شش زنا بزرگتر است و بالاترین ربا معامله کردن با آبروی مسلمان است .
بحار الانوار ج72 ص222

    2) غیبت از زنا بدتر است .
    جابر بن عبد اللّه و أبی سعید خدری از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم نقل کرده اند که فرمود :

    عَنْ جَابِرٍ وَأَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ قَالَا قَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه وآله إِیَّاکُمْ وَالْغِیبَةَ فَإِنَّ الْغِیبَةَ أَشَدُّ مِنَ الزِّنَا إِنَّ الرَّجُلَ قَدْ یَزْنِی وَیَتُوبُ فَیَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِ وَإِنَّ صَاحِبَ الْغِیبَةِ لَا یُغْفَرُ لَهُ حَتَّی یَغْفِرَ لَهُ صَاحِبُه
    از غیبت بپرهیزید که غیبت از زنا بدتر است ، زیرا زناکار ممکن است توبه کند و خدا توبه او را بپذیرد اما غیبت کننده مورد عفو قرار نخواهد گرفت مگر اینکه طرف از او راضی شود .
بحار الانوار ج72 ص222

    3) غیبت ، به منزله خوردن گوشت مرده است
    همان گونه که قرآن مجید غیبت کردن را مانند خوردن گوشت برادر مؤمن می داند در روایات نیز به این مطلب اشاره و تأکید شده است :
    پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود :

    عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله سِبَابُ الْمُؤْمِنِ فُسُوقٌ وَقِتَالُهُ کُفْرٌ وَأَکْلُ لَحْمِهِ مَعْصِیَةٌ وَحُرْمَةُ مَالِهِ کَحُرْمَةِ دَمِهِ
    دشنام دادن به مؤمن ، گناه و جنگیدن با او کفر و خوردن گوشت او [ به وسیله غیبت ] معصیت است ، و احترام مال مؤمن مانند احترام خون اوست
کافی ج2 ص359

    اینکه قرآن مجید و روایات از غیبت تعبیر به خوردن گوشت انسان مرده می کنند بر شدت و بزرگی گناه گواهی می دهد و این گونه تعبیر فقط در باره غیبت وارد شده است . کسی که غیبت شخص دیگری را می کند چون طرف (غیبت شونده) حضور ندارد که از خود دفاع کند و در نتیجه آبرویش از بین می رود و شخصیتش در میان مردم له می شود ، تشبیه به مرده شده است . زیرا اگر آبروی کسی در میان اجتماع بریزد هیچ چیز نمی تواند آن را جبران کند و در میان مردم برای همیشه سرافکنده است . از این رو ، کسی که غیبت می کند مانند این است که گوشت برادر مسلمان خود را با اینکه مرده است می خورد تا برای خود کسب حیثیت کند .
    مرحوم طبرسی در شأن نزول آیه شریفه وَلا یَغْتَبْ بَغضُکُمْ بَعضا حجرات : 12 می نویسد :

    الشَّیْخُ الطَّبْرِسِیُّ فِی مَجْمَعِ الْبَیَانِ ، وَالْجَوَامِعِ ، فِی قَوْلِهِ تَعَالَی وَلا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً نَزَلَ فِی رَجُلَیْنِ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله اغْتَابَا رَفِیقَهُمَا وَهُوَ سَلْمَانُ بَعَثَاهُ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله لِیَأْتِیَ لَهُمَا بِطَعَامٍ فَبَعَثَهُ إِلَی أُسَامَةَ بْنِ زَیْدٍ وَکَانَ خَازِنَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله ‍ عَلَی رَحْلِهِ فَقَالَ مَا عِنْدِی شَیْءٌ فَعَادَ إِلَیْهِمَا فَقَالَا بَخِلَ أُسَامَةُ وَقَالَا لِسَلْمَانَ لَوْ بَعَثْنَاهُ إِلَی بِئْرِ سُمَیْحَةَ لَغَارَ مَاؤُهَا ثُمَّ انْطَلَقَا یَتَجَسَّسَانِ هَلْ عِنْدَ أُسَامَةَ مَا أَمَرَ لَهُمَا بِهِ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وَفِی الْجَوَامِعِ ، ثُمَّ انْطَلَقَا إِلَی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله لَهُمَا مَا لِی أَرَی خُضْرَةَ اللَّحْمِ فِی أَفْوَاهِکُمَا فَقَالَا یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا تَنَاوَلْنَا فِی یَوْمِنَا هَذَا لَحْماً قَالَ ظَلَلْتُمْ تَأْکُلُونَ لَحْمَ سَلْمَانَ وَأُسَامَة
    این آیه در باره دو تن از اصحاب رسولخدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم نازل شده است که از رفیق خود سلمان غیبت کردند. چون او را خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرستادند تا برایشان غذا بیاورد ، پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم او را نزد اسامة بن زید که مسئول [ بیت المال ] بود فرستاد تا غذا بگیرد . اسامه گفت چیزی ندارم که به تو بدهم . هنگامی که سلمان نزد آن دو برگشت گفتند چرا غذا نیاوردی ؟ گفت خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم رسیدم ، ایشان مرا نزد اسامه فرستاد و او گفت الان چیزی ندارم ، به این جهت نتوانستم چیزی تهیه کنم . آن دو نفر گفتند : اسامه بخل ورزید و غذا نداد ، و در باره سلمان گفتند :
    اگر او را به سراغ چاه سمیحه (اسم چاهی است) بفرستیم آب فروکش خواهد کرد و خشک خواهد شـد . آنگاه این دو نفر راه افتادند تا نزد اسامه بیایند و بررسی کنند که چرا اسامه به سلمان غذایی نداده است . پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود :
    من آثار خوردن گوشت در دهان شما می بینم . گفتند : ما امروز گوشت نخورده ایم . فرمود : گوشـت سلمان و اسامه را می خوردید : [ غیبت این دو را می کردید . ] سپس این آیه نازل شد .
مستدرک الوسائل ج9 ص123

    روایات دیگری نیز رسیده که غیبت به منزله خوردن گوشت مسلمان مرده است . به هر حال ، این تشـبیه بی سابقه در قرآن و نیز تأکید روایات در توضیح مطلب ، بیان کننده زشـتی این عمل است که بدترین ظلم و ستم نسبت به برادر دینی است و در ننگین بودن این عمل همین بس که گرگ نسبت به گرگ این کار را انجام نمی دهد :

وَلَیْسَ اَلْذِئْبُ یَاءْکُلُ لَحْمَ ذِئْبٍ وَیَاءْکُلُ بَعْضَنَا بَعْضاً عِیَاناً

    گرگ [ با آن درندگی ] گوشت گرگ را نمی خورد ، ولی بعضی از ما به طور علنی [ گوشت ] بعضی دیگر را [ به وسیله غیبت ] می خورد.
    4) از بین رفتن اعمال نیک
    غیبت سبب می شود اعمال نیکی که انسان انجام می دهد تباه گردد و از بین برود .
    امام صادق علیه السّلام فرمود :

    [ مصباح الشـریعة ] قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام الْغِیبَةُ حَرَامٌ عَلَی کُلِّ مُسْلِم وَاِنَّهَا لَتَأْکُلُ الْحَسَنَاتِ کَمَا تَأْکُلُ النَّارُ الْحَطَبَ
    غیبت کردن برای هر مسلمانی حرام است و همان گونه که آتش هیزم را می خورد ، غیبت نیز کارهای نیک انسان را می خورد و از بین می برد.
کشف الریبة ص9

    گاهی انسان به خاطر ارتکاب غیبت تمام کارهای نیکی را که انجام داده است از بین می برد و ثواب اعمالش در نامه کسی که غیبت او را کرده است نوشته می شود ، که در این مورد توجه شما را به یک حدیث جلب می کنیم :
    پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود :

    عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُبَیْرٍ عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه وآله أَنَّهُ قَالَ یُؤْتَی بِأَحَدٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یُوقَفُ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَیُدْفَعُ إِلَیْهِ کِتَابُهُ فَلَا یَرَی حَسَنَاتِهِ فَیَقُولُ إِلَهِی لَیْسَ هَذَا کِتَابِی فَإِنِّی لَا أَرَی فِیهَا طَاعَتِی فَیُقَالُ لَهُ إِنَّ رَبَّکَ لَا یَضِلُّ وَلَا یَنْسَی ذَهَبَ عَمَلُکَ بِاغْتِیَابِ النَّاسِ ثُمَّ یُؤْتَی بِآخَرَ وَیُدْفَعُ إِلَیْهِ کِتَابُهُ فَیَرَی فِیهَا طَاعَاتٍ کَثِیرَةً فَیَقُولُ إِلَهِی مَا هَذَا کِتَابِی فَإِنِّی مَا عَمِلْتُ هَذِهِ الطَّاعَاتِ فَیُقَالُ لِأَنَّ فُلَاناً اغْتَابَکَ فَدُفِعَتْ حَسَنَاتُهُ إِلَیْک
    در روز قیامت یکی از شما را در صحرای محشر برای رسیدگی به اعمالش ‍ حاضر می کنند و نامه عملش را به دستش می دهند و هنگامی که به آن نگاه می کند از کارهای نیکی که انجام داده است چیزی در آن نمی بیند. عرض می کند : پروردگارا این نامه عمل من نیست زیرا از طاعات و عباداتی که در دنیا انجام داده ام چیزی در آن نمی بینم . به او گفته می شـود پروردگار تو خطا و نسیان نمی کند و این نامه عمل از آن تو است اما به خاطر اینکه غیبت کردی کارهای نیک تو در نامه عمل کسی نوشته شده است که از او بدگویی کردی . سپس شخص دیگری را برای حساب می آورند و نامه عملش را به او می دهند . به نامه نگاه می کند ولی بر خلاف انتظارش طاعات و عبادات زیادی را در آن می بیند و از روی تعجّب عرض می کند: خدایا این نامه عمل من نیست ، من در دنیا کارهای نیکی که در اینجا نوشته شده است انجام نداده ام . به او گفته می شـود : چون فلان شـخص از تو بدگویی کرده کارهای نیک او در نامه عمل تو نوشته شده است .
بحار الانوار ج72 ص259

    5) غیبت کننده از ولایت خدا بیرون است
    امام صادق علیه السّلام فرمود :

    مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام مَنْ رَوَی عَلَی مُؤْمِنٍ رِوَایَةً یُرِیدُ بِهَا شَیْنَهُ وَهَدْمَ مُرُوءَتِهِ لِیَسْقُطَ مِنْ أَعْیُنِ النَّاسِ أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ وَلَایَتِهِ إِلَی وَلَایَةِ الشَّیْطَانِ فَلَا یَقْبَلُهُ الشَّیْطَان
    هر کس به منظور عیب جویی و ریختن آبروی مؤمنی سخنی علیه او بگوید تا او را از چشـم مردم بیندازد خداوند چنین کسی را از ولایت خودش بیرون می کند و به سوی ولایت شیطان می فرستد و شیطان او را نمی پذیرد .
کافی ج2 ص358

    6) غیبت دِین انسان را از بین می برد
    پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود :

    عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله الْغِیبَةُ أَسْرَعُ فِی دِینِ الرَّجُلِ الْمُسْلِمِ مِنَ الْأَکِلَةِ فِی جَوْفِه
    تأثیر غیبت در دین مسلمان از خوره در جسم او سریع تر است .
کافی ج2 ص356

» کیفر غیبت
    1) بی شـک ، کسی که مرتکب غیبت گردد در قیامت به عذاب سختی گرفتار خواهد شد .
    پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود :

    مَنْ أَکَلَ لَحْمَ أَخِیِهِ فِی الدُّنِیا قَرَّبَ إِلَیِهِ یَوْمَ القِیَامَةِ فَیُقَالُ لَهُ کَلِّهِ مَیِّتاً کَمَا أَکَلَتْهُ حَیَّاً فَیَأْکُلُهُ وَیَکْلَحُ وَیَضِجُّ .
    کسی که در دنیا گوشـت برادر خود را بخورد و غیبتش را بکند روز قیامت که می شـود او را پیش کسی که غیبتش را کرده است می برند و به او می گویند همان گونه که در دنیا گوشـت او را در حالی که زنده بود خوردی اکنون که مرده است نیز گوشت او را بخور. پس از گوشت مرده او می خورد و از ناراحتی روی در هم می کشد و فریاد می زند .
مجموعة ورام ج1 ص116

    و نیز از آن بزرگوار نقل شده است که فرمود :

    عَنْ أَنَسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله مَرَرْتُ لَیْلَةَ أُسْرِیَ بِی عَلَی قَوْمٍ یَخْمِشُونَ وُجُوهَهُمْ بِأَظَافِیرِهِمْ فَقُلْتُ یَا جَبْرَئِیلُ مَنْ هَؤُلَاءِ قَالَ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ یَغْتَابُونَ النَّاسَ وَیَقَعُونَ فِی أَعْرَاضِهِم
    در شـب معراج بر قومی گذشـتم که صورتهای خود را با ناخنهای خویش ‍ می خراشـیدند . از جبرئیل پرسیدم این ها چه کسانی هستند ؟ گفت : کسانی که پشت سر مردم بدگویی می کنند و حیثیت و آبروی آنان را از بین می برند .
بحار الانوار ج72 ص222

    2) غیبت و کاهش ارزش عبادات
    در حدیث دیگری آمده است کسی که مرتکب غیبت شود ارزش عبادات او کم می شود .
    رسولخدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود :

    قَالَ صلی الله علیه و آله الْجُلُوسُ فِی الْمَسْجِدِ انْتِظَاراً لِلصَّلَاةِ عِبَادَةٌ مَا لَمْ یُحْدِثْ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَمَا یُحْدِثُ قَالَ صلی الله علیه و آله الِاغْتِیَابُ
    نشـستن در مسجد و انتظار کشیدن برای رسیدن وقت نماز عبادت است تا زمانی که حدثی از انسان سر نزند. سؤال شد : حدث چیست ؟ فرمود : غیبت .
بحار الانوار ج74 ص152

    3) غیبت مانع قبولی اعمال
    رسولخدا صلّی اللّه علیه و آله در ضمن حدیثی فرمود : مأمورانی که مراقب اعمال انسان هستند عمل بنده ای را که مانند شعاع خورشید می درخشد به آسمان بالا می برند ولی فرشته ای که باید اعمال را قبول کند و بالا ببرد می گوید :

    ... اِضْرِبُوا هَذَا العَمَلَ وَجْهَ صَاحِبِهِ أَنَا صَاحِبُ الغِیْبَةِ أَمَرنِی رَبِّی أَنْ لاَ أَدَعُ عَمَلَ مَنْ یَغْتَابُ النَّاسَ یَتَجَاوَزَنَی اِلَی رَبِّی .
    این عمل را به صورت صاحبش بزنید زیرا من از طرف پروردگارم مأموریت یافته ام که نگذارم عمل نیک غیبت کنندگان از من بگذرد و به سوی پروردگارم برود .
کشف الریبة ص6

    4) غیبت کننده از بهشت محروم است
    پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمود :

    الْحُسَیْنُ بْنُ سَعِیدٍ فِی کِتَابِ الزُّهْدِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ عَمْرِو بْنِ خَالِدٍ عَنْ زَیْدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ آبَائِهِ عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه وآله قَالَ تَحْرُمُ الْجَنَّةُ عَلَی ثَلَاثَةٍ عَلَی الْمَنَّانِ وَعَلَی الْمُغْتَابِ وَعَلَی مُدْمِنِ الْخَمْر
    بهشت بر سه کس حرام است : منت گذار ، کسی که غیبت می کند و کسی که دائم الخمر باشد.
وسائل الشیعة ج12 ص281

» تذکّر :
    غیبت کننده در صورتی که توبه کند و توبه اش پذیرفته شود باز هم آخرین کسی است که وارد بهشت خواهد شد :

    أَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وجَل إِلَی مُوسَی بْنِ عِمْرَان أَنَّ الْمُغْتَابَ إِذَا تَابَ فَهُوَ آخِرُ مَنْ یَدْخُلُ الْجَنَّةَ وَإِنْ لَمْ یَتُبْ فَهُوَ أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ النَّار
    خداوند به موسی بن عمران وحی فرستاد که غیبت کننده اگر توبه کند آخرین کسی است که داخل بهشـت می شـود ، و اگر توبه نکند نخستین فردی است که داخل آتش ‍ می شود .
بحار الانوار ج72 ص222

    5) غیبت کننده حلالزاده نیست
    در برخی از احادیث آمده است کسی که پشت سر افراد غیبت می کند و آبروی آنان را از بین می برد و از شـخصیت آنان می کاهد حلالزاده نیست ، چرا که اگر از راه حلال نطفه ای منعقد شود هرگز به این گناه آلوده نمی گردد .
    پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود :

    وَقَالَ صلی الله علیه وآله کَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ وُلِدَ مِنْ حَلَالٍ وَهُوَ یَأْکُلُ لُحُومَ النَّاسِ بِالْغِیبَةِ اجْتَنِبُوا الْغِیبَةَ فَإِنَّهَا إِدَامُ کِلَابِ النَّارِ
    دروغ گفته است کسی که گمان می کند از حلال متولد شده با اینکه گوشت مردم را به وسیله غیبت می خورد زیرا غیبت خورش سگهای جهنم است .
مستدرک الوسائل ج9 ص121

    شـاید مقصود از حلالزاده نبودن در این حدیث تغذیه و تولّد از غذاهای حرام است و احتمالا این خصیصه مربوط به کسانی است که کارشان همواره غیبت کردن و آزردن دیگران است و فعل مضارع (و هو یأ کل ...) که بر استمرار دلالت دارد مؤ یّد این احتمال است . و اللّه اعلم .
    6) غیبت کننده مؤمن نیست
    در حدیث دیگری آمده است آن کس که پشـت سر مسلمانی بدگویی کند ایمان ندارد. رسولخدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود :

    وَعَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله یَا مَعْشَرَ مَنْ آمَنَ بِلِسَانِهِ وَلَمْ یُؤْمِنْ بِقَلْبِهِ لَا تَطْلُبُوا عَوْرَاتِ الْمُؤْمِنِینَ وَلَا تَتَّبِعُوا عَثَرَاتِهِمْ فَإِنَّ مَنِ اتَّبَعَ عَثْرَةَ أَخِیهِ اتَّبَعَ اللَّهُ عَثْرَتَهُ وَمَنِ اتَّبَعَ اللَّهُ عَثْرَتَهُ فَضَحَهُ وَلَوْ فِی جَوْفِ بَیْتِهِ
    ای گروهی که تنها با زبان ایمان آورده اید ولی قلبتان ایمان نیاورده است غیبت مسلمانان نکنید و در عیوب پنهانی شان به جستجو نپردازید ، زیرا کسی که در امور پنهانی برادر دینی خود جستجو کند خداوند اسرار او را فاش می سازد و او را میان خانه اش رسوا می کند .
مستدرک الوسائل ج9 ص109

» انواع غیبت
    برخی تصور می کنند غیبت منحصر به زبان است ، حال آنکه از هر راهی که انسان نقص ‍ و عیب دیگری را بفهماند مانند گفتن ، نوشتن ، اشاره ، کنایه ، رمز ، تقلید در راه رفتن و ... تمام این ها غیبت و حرام است ، همان گونه که در روایات به این مطلب تصریح شده است .
    عایشه می گوید :

    مِنْ ذَلِکَ مَا رُوِیَ عَنْ عَائِشَةَ أَنَّهَا قَالَتْ دَخَلَتْ عَلَیْنَا امْرَأَةٌ فَلَمَّا وَلَّتْ أَوْمَأْتُ بِیَدِی أَیْ قَصِیرَةٌ فَقَالَ صلی الله علیه وآله اغْتَبْتِیهَا
    زنی نزد ما آمد و هنگامی که بیرون رفت با دست خود اشاره کردم که این زن کوتاه قد است . پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود : غیبت او کردی .
بحار الانوار ج72 ص224

    به هر حال ، اگر کسی نام شـخص معینی را ببرد یا به گونه ای سخن بگوید که شنوندگان از روی قراین و شواهد بفهمند که منظور گوینده کیست ، این نیز غیبت است .
    پس ، اگر کسی بخواهد در این گونه موارد گرفتار غیبت نشـود باید شـیوه رسول گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را در پیش گیرد که وقتی خلافی را می دید ، مردم را نصیحت می کرد و با عنوان کلّی و به صورت جمع ، بدون آنکه اشاره به فرد معینی کند ، می فرمود : چه شده است که گروهی چنین کارهایی انجام می دهند ؟
    از عایشه نیز نقل شده است :
    روش رسول گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم این بود که وقتی به آن حضرت خبر می رسید که فلان شخص سخن ناروایی می گوید ، برای اینکه به او لطمه ای نزند نام وی را نمی برد بلکه می فرمود : چرا کسانی چنین سخن می گویند ؟

» حرمت استماع غیبت
    همان طور که غیبت کردن حرام است گوش فرا دادن به غیبت نیز گناه و حرام است و در این مسأله هیچ گونه اختلافی در میان فقها و علمای اخلاق نیست .
    مرحوم صاحب جواهر و مرحوم شیخ انصاری فرموده اند :
    گوش فرادادن به غیبت حرام است و در حرمت آن هیچ گونه اختلافی نیست .
    در کتاب مفتاح الکرامه می گوید: حرمت استماع غیبت بحدّی روشن است که اکثر فقها به وضوح آن بسنده کرده و از آن ذکری به میان نیاورده اند

» روایات و حرمت استماع غیبت
    در این باره به احادیثی استناد شـده که برخی از آنها را نقل می کنیم :
    مرحوم صدوق در حدیث مناهی از رسولخدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم نقل می کند :

    ... وَنَهَی عَنِ الْغِیبَةِ وَالِاسْتِمَاعِ إِلَیْهَا
   پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم از غیبت و گوش فرا دادن به آن نهی کرده است .

    پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود :

    الشَّیْخُ أَبُو الْفُتُوحِ الرَّازِیُّ فِی تَفْسِیرِهِ ، عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَنَّهُ قَالَ السَّامِعُ لِلْغِیبَةِ أَحَدُ الْمُغْتَابَیْن
    شنونده غیبت یکی از دو غیبت کننده است (یعنی مستمع غیبت مانند غیبت کننده است) .
مستدرک الوسائل ج9 ص133

   و در نقل دیگری از رسولخدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم آمده است :

    قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله الْمُسْتَمِعُ أَحَدُ الْمُغْتَابَیْنِ
   کسی که به غیبت گوش فرا دهد یکی از دو غیبت کننده است .
بحار الانوار ج72 ص225

    یعنی در مجلس غیبت ، دو غیبت کننده وجود دارند: گوینده و شنونده که هر دو شریک در گناه غیبت هستند.
    از امام صادق علیه السّلام نیز نقل شده است :

    فِی کِتَابِ الرَّوْضَةِ ، عَلَی مَا فِی مَجْمُوعَةِ الشَّهِیدِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ الْغِیبَةُ کُفْرٌ وَالْمُسْتَمِعُ لَهَا وَالرَّاضِی بِهَا مُشْرِکٌ قُلْتُ فَإِنْ قَالَ مَا لَیْسَ فِیهِ فَقَالَ ذَاکَ بُهْتَانٌ
   غیبت کردن مسلمان به منزله کفر و شنیدن آن و راضی بودن به غیبت به منزله شرک است راوی گوید گفتم اگر در او نباشد فرمودند : آن تهمت است .
مستدرک الوسائل ج9 ص133

» مسئولیّت گوش
    قرآن کریم مسئولیت انسان را در محدوده زبان و سخن محصور نمی کند بلکه چشم و گوش و قلب و دل را نیز در مسئولیتهای انسان شریک می داند ، چنانکه می فرماید :

    وَلا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً
    از آنچه نمی دانی پیروی مکن چرا که گوش و چشم و دلها همه مسئولند .
اسراء 36

    در حدیثی آمده است :

    ... رُوِیَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَیْهِ فَقَالَ لَهُ إِنَّ لِی جِیرَاناً وَلَهُمْ جَوَارٍ یَتَغَنَّیْنَ وَیَضْرِبْنَ بِالْعُودِ فَرُبَّمَا دَخَلْتُ الْمَخْرَجَ فَأُطِیلُ الْجُلُوسَ اسْتِمَاعاً مِنِّی لَهُنَّ فَقَالَ لَهُ علیه السلام لَا تَفْعَلْ فَقَالَ وَاللَّهِ مَا هُوَ شـَیْءٌ آتِیهِ بِرِجْلِی إِنَّمَا هُوَ سَمَاعٌ أَسْمَعُهُ بِأُذُنِی فَقَالَ الصَّادِقُ علیه السلام تَاللَّهِ أَنْتَ أَمَا سَمِعْتَ اللَّهَ یَقُولُ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا فَقَالَ الرَّجُلُ کَأَنِّی لَمْ أَسْمَعْ بِهَذِهِ الْآیَةِ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ مِنْ عَرَبِیٍّ وَلَا عَجَمِیٍّ لَا جَرَمَ أَنِّی قَدْ تَرَکْتُهَا وَأَنِّی أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ تَعَالَی فَقَالَ لَهُ الصَّادِقُ علیه السلام قُمْ فَاغْتَسِلْ وَصَلِّ مَا بَدَا لَکَ فَلَقَدْ کُنْتَ مُقِیماً عَلَی أَمْرٍ عَظِیمٍ مَا کَانَ أَسْوَأَ حَالَکَ لَوْ مِتَّ عَلَی ذَلِکَ اسْتَغْفِرِ اللَّهَ وَاسْأَلْهُ التَّوْبَةَ مِنْ کُلِّ مَا یَکْرَهُ ...
    کسی خدمت [ امام صادق علیه السّلام ] رسید و عرض کرد : همسایگان من کنیزکانی دارند که می خوانند و می نوازند ، گاهی که برای قضای حاجت بیرون می روم به خاطر اینکه نغمه ها و آواز آنها را بشنوم نشستن خود را طولانی تر می کنم . حضرت فرمود : این کار را مکن . آن مرد عرض کرد : به خدا سوگند به خاطر اینکه نغمه های آنها را بشنوم نمی روم بلکه گاهی که آنجا می روم و صدای آنها به گوشم می رسد قدری بیشتر می نشینم . امام صادق علیه السّلام فرمود : مگر نشنیده ای که قرآن می فرماید : گوش و چشم و دلها همه مسئولند ؟ گفت : به خدا سوگند گویا هرگز این آیه را از هیچ کس ـ نه عرب و نه عجم ـ نشنیده بودم و اکنون این کار را ترک می کنم و از خداوند عفو و مغفرت می خواهم . امام صادق علیه السّلام به او فرمود : برخیز غسل [ توبه ] کن و تا می توانی نماز بخوان ، چون به کار بسیار بدی عادت کرده بودی که اگر در آن حال می مردی در بدترین حالت از دنیا می رفتی و مسئولیت بزرگی می داشـتی . اینک به درگاه خدا توبه کن و از او بخواه تا توبه ات را از کارهای زشتی که مرتکب شده ای بپذیرد .
تهذیب الاحکام ج1 ص116

    شاعر می گوید :

وَسَمْعُکَ صِنْعَنْ سِمَاعِ اَلْقَبِیحِ کَصَونُ الْلِسَانِ عَنِ الْنُطْقِ بِهِ

    گوش خود را از شنیدن سخنان زشت حفظ کن ، همان طور که باید زبان را از زشت گویی حفظ کنی .
    زیرا گوش حقی بر انسان دارد که امام سجّاد علیه السّلام در این باره می فرماید :

    وَأَمَّا حَقُّ السَّمْعِ فَتَنْزِیهُهُ عَنْ أَنْ تَجْعَلَهُ طَرِیقاً إِلَی قَلْبِکَ إِلَّا لِفَوْهَةٍ کَرِیمَةٍ تُحْدِثُ فِی قَلْبِکَ خَیْراً أَوْ تَکْسِبُکَ خُلُقاً کَرِیماً فَإِنَّهُ بَابُ الْکَلَامِ إِلَی الْقَلْبِ یُؤَدِّی إِلَیْهِ ضُرُوبُ الْمَعَانِی عَلَی مَا فِیهَا مِنْ خَیْرٍ أَوْ شـَرٍّ وَلا قُوَّةَ إِلّا بِاللّهِ وَأَمَّا حَقُّ بَصَرِکَ فَغَضُّهُ عَمَّا لَا یَحِلُّ لَکَ وَتَرْکُ ابْتِذَالِهِ إِلَّا لِمَوْضِعِ عِبْرَةٍ تَسْتَقْبِلُ بِهَا بَصَراً أَوْ تَسْتَفِیدُ بِهَا عِلْماً فَإِنَّ الْبَصَرَ بَابُ الِاعْتِبَارِ وَأَمَّا حَقُّ رِجْلَیْکَ فَأَنْ لَا تَمْشِیَ بِهِمَا إِلَی مَا لَا یَحِلُّ لَکَ وَلَا تَجْعَلَهَا مَطِیَّتَکَ فِی الطَّرِیقِ الْمُسْتَخِفَّةِ بِأَهْلِهَا فِیهَا فَإِنَّهَا حَامِلَتُکَ وَسَالِکَةٌ بِکَ مَسْلَکَ الدِّینِ وَالسَّبْقِ لَکَ وَلا قُوَّةَ إِلّا بِاللّه
    اما حق گوش آن است که آن را مجرا و کانال ارتباط قلبت با خارج قرار ندهی جز در مورد انتقال سخنان کریمانه و حکیمانه ای که در دلت اندیشه و ایده خوبی پدید آورده و یا خلق کریمی نصیب تو کند ، زیرا گوش دری است به سوی دل که انواع و اقسام معنی خوب یا بد را به آن می رساند . و نیرویی نیست جز با استعانت به نیروی لا یزال الهی .
بحار الانوار ج71 ص10

» ردّ غیبت و دفاع از برادر دینی
    در مسأله غیبت چهار تکلیف وجود دارد :
    1 ـ حرمت غیبت
    2 ـ حرمت گوش کردن به آن
    3 ـ نهی از منکر
    4 ـ دفاع از حیثیت برادر مؤمن و حفظ آبروی او .
    یعنی در مورد غیبت علاوه بر لزوم نهی از منکر و جلوگیری از وقوع جرم (به طور مطلق) ردّ غیبت و دفاع از آبروی برادر دینی واجب است
    به عبارت دیگر ، هر چند گوش نکردن غیبت و بی اعتنایی به سخنان غیبت کننده به عنوان یکی از مصادیق نهی از منکر واجب است اما این مقدار کافی نیست بلکه بر هر فرد لازم است که از برادران دینی خود دفاع کند و در حفظ آبروی آنها بکوشد .
    یعنی بر هر مسلمانی لازم است انتقادها و عیبهایی را که به برادر دینی اش وارد می شود با توجیه صحیح و خداپسندانه دفع کند و زمینه رشد شایعه پراکنیها و اشاعه فحشاء را از بین ببرد تا دیگر کسی جرأت نکند بدون حساب و کتاب در باره مؤمنان به شایعه سازی بپردازد و حیثیت آنها را در معرض تهمت و افترا و غیبت قرار دهد ، زیرا خداوند عزیز و مهربان عزّت و عظمت و سربلندی مؤمنان را می خواهد و عواملی که این ارزش ها را تهدید می کند دشمن می دارد و بدین جهت دستور داده است که مسلمانان با ایمان در برابر این گونه عوامل مخرّب بی تفاوت نباشند و با شکستن سکوت به هیچ کس اجازه ندهند که با شـایعه سازی و اشاعه فحشاء و غیبت ، محیط زیست اجتماعی را آلوده و حیثیت مؤمنان را لکه دار کند و با شـایعات بی اساس ، حسّ اعتماد عمومی را متزلزل سازد. بعضی گمان کرده اند که ردّ غیبت همان نهی از منکر است که همه ملزمند در تمام موارد گناه از وقوع جرم و تکرار گناه جلوگیری کنند ، ولی چنانکه گفته شد مسأله ردّ غیبت از مقوله دیگری است و تنها جلوگیری و نهی از غیبت کافی نیست بلکه باید کاری کرد تا آب رفته به جوی باز گردد و از شخص غیبت شده اعاده حیثیت شود .
    مرحوم شیخ انصاری می فرماید :
    ظاهر این است که ردّ غیبت غیر از نهی از غیبت است بلکه مقصود از ردّ غیبت این است که از غیبت شـونده دفاع کند و او را یاری نماید ، بدین معنی که اگر غیبت مربوط به امور دنیوی باشـد ، باید با گفتن اینکه این ها عیب نیست بلکه عیب آن چیزی است که خدای متعال از آن نهی فرموده و از جمله گناهانی که خدا نهی فرموده این است که برادرت را به چیزی که خداوند آن را عیب ندانسته یاد کنی [ به او گوشزد نمایی که غیبت کردن تو عیب است ] و اگر آن عیب دینی باشد [ مثل اینکه بگوید فلان شخص فلان گناه را انجام داده است ] باید به گونه ای آن را توجیه کند که از عنوان گناه خارج شود . [ مثلا اگر به نامحرمی نگاه کرد بگوید شاید خیال می کرده یکی از محارم او است یا اگر ترک نماز کرده بگوید شـاید فراموش کرده یا در جای دیگر و وقت دیگر نمازش را بجای آورده است و امثال آن از محملهای درست . ]
    به این جهت شیخ انصاری در دنباله بحث می فرماید :
    پس اگر قابل توجیه نباشد باید به طریق دیگری او : [ غیبت شونده ] را یاری کند [ مثلا بگوید مؤمن که معصوم نیست ، گاهی مرتکب خطا می شود . ] و شایسته است انسان برای او طلب مغفرت نماید نه اینکه او را سرزنش و رسوا کند . چه بسا گناه توبیخ و سرزنش تو از گناه آن مؤمن نزد خدا بیشـتر باشـد . به هر حال ، انسان تا می تواند باید غیبت برادر دینی را رد کرده و از وی دفاع نماید .

» آثار مثبت ردّ غیبت
    1) نصرت دنیا و آخرت :
    پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلم فرمود :

    مَنِ اغْتِیبَ عِنْدَهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ وَهُوَ یَسْتَطِیعُ نَصْرَهُ فَنَصَرَهُ نَصَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ
    کسی که نزد او از برادر دینی اش غیبت شـود و در صورت امکان به یاری او برخیزد خدای تعالی در دنیا و آخرت او را یاری خواهد کرد .
وسائل الشیعة ج12 ص293

    2) دفع بلایا :
    از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم نقل شده است :

    فِی عِقَابِ الْأَعْمَالِ بِإِسْنَادٍ تَقَدَّمَ فِی عِیَادَةِ الْمَرِیضِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله أَنَّهُ قَالَ فِی خُطْبَةٍ لَهُ وَمَنْ رَدَّ عَنْ أَخِیهِ غِیبَةً سَمِعَهَا فِی مَجْلِسٍ رَدَّ اللَّهُ عَنْهُ أَلْفَ بَابٍ مِنَ الشَّرِّ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ
   کسی که در مجلسی غیبت برادر خود را بشنود و در مقام ردّ آن برآید و از او دفاع کند خداوند هزار نوع از شرور دنیا و آخرت را از او دور خواهد ساخت .
وسائل الشیعة ج12 ص292

    3) رفتن به بهشت :
    رسولخدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود :

    [ ثواب الا عمال ] أَبِی عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مَنْ رَدَّ عَنْ عِرْضِ أَخِیهِ الْمُسْلِمِ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ الْبَتَّة
    کسی که از آبروی برادر مسلمان خود دفاع کند بهشت بر او واجب می شود .
بحار الانوار ج72 ص254

» آثار منفی رد نکردن غیبت
    1) خواری دنیا و آخرت :
    رسولخدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ضمن حدیثی فرمود :

    ... وَإِنْ خَذَلَهُ وَهُوَ یَسْتَطِیعُ نَصْرَهُ خَذَلَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ
    کسی که در حضور او از برادر دینی اش غیبت می شود و او می تواند دفاع کند ولی یاری اش نکند خداوند او را در دنیا و آخرت به حال خود وامی گذارد [ و او را خوار می کند . ]
وسائل الشیعة ج12 ص293

    2) گناه هفتاد برابر :
    مرحوم شـیخ صدوق در ضمن حدیثی از امام صادق علیه السّلام نقل می کند که پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود :

    ... فَإِنْ هُوَ لَمْ یَرُدَّهَا وَهُوَ قَادِرٌ عَلَی رَدِّهَا کَانَ عَلَیْهِ کَوِزْرِ مَنِ اغْتَابَهُ سَبْعِینَ مَرَّةً
   کسی که بتواند غیبت برادر خود را رد کند و کوتاهی ورزد گناه او هفتاد برابر شخص غیبت کننده است .
وسائل الشیعة ج12 ص282

    مرحوم شیخ انصاری پس از ذکر این روایت می فرماید :
    شـاید علت افزایش گناه مستمع در این مورد به خاطر آن است که سکوت او موجب تجرّی و جرأت غیبت کننده می شود و در نتیجه او را در ارتکاب مجدّد غیبت و دیگر گناهان تشویق می کند .
    علاوه بر آنچه شـیخ فرموده ـ سکوت او در این گونه موارد زمینه را برای شـایعه پراکنیها و هتک حرمتها فراهم و اذهان مردم را نسبت به یکدیگر بد بین می سازد و باعث سلب اعتماد عمومی می شـود و چه بسا اشخاص مفید و خدمتگزار که در اثر این شـایعات بی اساس مظلومانه از صحنه کنار رفته اند و کسی از آنها دفاع نکرده است و در حقیقت عدم دفاع از کسانی که آماج تهمتها و غیبتها قرار می گیرند جامعه را به نا امیدی و خدمتگزاران صدیق را به سرخوردگی سوق می دهد. در چنین صورتی دیگر نهی از منکر به تنهایی نمی تواند حقوق این گونه مظلومان را استیفاء کند بلکه علاوه بر نهی از منکر مطالبی که در اثر غیبت و تهمت به شخص نسبت داده شده باید رد شود ، یعنی با توجیه صحیح و دفاع درست و منطقی باید تصوّرات و خاطرات نادرست را از دلها زدود و بد بینیها را به خوش بینی تبدیل کرد و از شخص غیبت شده اعاده حیثیّت نمود