دبیرستان پسرانه خاتم الا نبیا ء(ص)شهرستان بم

نشانی: خیابان زید تلفن ۲۳۱۹۲۲۰

دبیرستان پسرانه خاتم الا نبیا ء(ص)شهرستان بم

نشانی: خیابان زید تلفن ۲۳۱۹۲۲۰

سخنان یک تازه مسلمان

«تغییر باورها و اعتقادات شاید به زبان آسان باشد، اما زمانی که در شرایط آن قرار بگیری، تحمل و صبر فوق العاده ای می خواهد که



تنها خداوند آن را به تو عطا خواهد کرد. ساده ترین شکل آن شاید سر میز غذا باشد. باید با سبابه انگشت دست راست، به نام پدر روی پیشانی، پسر روی سینه و روح القدس دو طرف بازو، تصویر صلیب را بکشی!...» این جملات بخشی از گفته های مردی است که فقط 18 سال از تولد جدیدش می گذرد و 23 سال همیشه سر میز غذا چنین می کرده است.
دکتر علی الشیخ نویسنده عراقی کتاب «تولدی نو» با موضوع سیر تشرف وی از مسیحیت به مذهب تشیع، گفته ها و ناگفته های زیادی از این «تولد» دارد.
دکتر الشیخ در حال حاضر با دکتر عصام العماد و محمد تیجانی (تشرف یافتگان از وهابیت به تشیع) در قم مشغول پژوهش و تبلیغ هستند.
با وی در رواق دارالهدایه حرم مطهر رضوی درباره سیر تشرف او از مسیحیت به اسلام گفتگو کرده ایم که در ادامه می آید:

* آقای الشیخ! شما در یک خانواده متدین مسیحی متولد شدید و در کشوری مسلمان زندگی می کردید. اما در 24 سالگی مسلمان می شوید. چطور این اتفاق افتاد؟
** خداوند دوستان بسیار خوبی در ایران به من داد و آشنایی من با آنان برایم یک اتفاق مبارک بود.
* در مورد سیر تشرف خودتان بیشتر توضیح می دهید؟
** من در خانواده ای به دنیا آمدم که برادرم کشیش و پدرم شماس بوده است. آنها به دلیل تعصب و تدینی که به مسیحیت داشتند، از اسلام متنفر بودند. اسلام در نظر ما با گفته های آنان، دین خشونت بود.
کشیش ها به ما می گفتند قرآن کتاب آسمانی نیست و به مریم مقدس در آن توهین شده است!با وجود اینکه من در جامعه ای اسلامی و با دوستان مسلمان زندگی می کردم، حتی یک روز هم قرآن نخواندم، زیرا ذهنیت من این بود که شنیدن آیات آن کفر است. تصمیم گرفتم به اروپا بروم، اما از راه ترکیه این امکان فراهم نشد؛ خواستم از راه ایران به اروپا بروم که بالاخره در آن ماندگار شدم.
* چه چیزی باعث ماندگاری شما شد. اگر شما به اسلام تشرف یافته بودید، عراق هم یک کشور مسلمان بود؟!
** من در ایران با دوستان شیعه عراقی آشنا شدم. بحثها و گفتگوهای بسیاری میان ما رد و بدل شد. به من یاد داده بودند اسلام دین دروغین است. این را کشیش ها به ما می گفتند: عیسی در انجیل آورده که هر پیامبری بیاید، دروغین است. خیلی وقتها مباحث بالا می گرفت و بسیاری از شبهات من از مسیحیت روشن می شد. آنها عقاید دین من را زیر سؤال می بردند و بعضی وقتها پاسخ منطقی نداشتم. من هم می گفتم که شما در قرآن به مریم(س) توهین می کنید. آنان سوره مریم در قرآن را برایم قرائت کردند. باور نمی کردم حضرت مریم این قدر پاک و منزه در قرآن توصیف شود. این خلاف حرفهای کشیش ها بود. دوستانم برایم کتاب می آوردند و من را با دین اسلام آشنا می کردند. کم کم احساس کردم نفرتم از اسلام دارد به محبت تبدیل می شود. قانع شده بودم که اسلام دین حق است.
* به همین راحتی که می گویید مسلمان شدید؟!
** نه، به همین راحتی نبود. من با جنگ روانی شدیدی روبه رو بودم. شیطان همیشه به فکرم نفوذ می کرد و می گفت یک جوان 23 ساله چطور حق را از باطل تشخیص می دهد، اما هزاران کشیش این قدرت را ندارند! بعد از جنگ روانی با خودم، خانواده چه برخوردی خواهد داشت. سه روز و سه شب کامل خواب و خوراک نداشتم. یک جنگ روانی به معنای واقعی. به خداوند گفتم تو که این محبت را در دل من قرار دادی، در ادامه راه نیز مرا یاری کن. نیرویی درون من قوت گرفت. غسل کردم و نماز خواندم و مسلمان شدم. اما این جا هنوز هم خط پایان نبود. به من گفتند می خواهی سنی شوی یا شیعه؛ این اولین باری بود که نام این دو مذهب را در اسلام می شنیدم بعد از تحقیق هم شیعه را انتخاب کردم.
* چرا شیعه شدید؟
** فکر می کنم لطف خداوند بود که در ایران مسلمان شوم. البته، بدون تحقیق هم نبود. من کاتولیک بودم. ما معتقد بودیم که هر پیغمبری جانشین دارد، حتی حضرت عیسی که در اعتقادات مسیحیت، خدا و فرزند خداست، او هم جانشین دارد، پطروس یا همان شمعون. در میان شیعیان، حضرت علی(ع) جانشین پیامبر است و از آن به بعد اسم جدیدم را «علی» گذاشتم.
* چرا اسم علی را انتخاب کردید؟
** علی(ع) پرچمدار عدالت است و جانشین پیامبر(ص). من کتابهای زیادی در توصیف ایشان خواندم. اسم پدر من همنام جانشین حضرت عیسی بود و من هم نام جانشین پیامبر اسلام(ص) را برای خودم انتخاب کردم.
* آقای الشیخ! شما به تبلیغات منفی کشیش های مسیحی بر ضد اسلام و مسلمانان اشاره ای داشتید. دلیل این خصومت و دشمنی اعتقادی چیست؟
** این مورد می تواند ریشه تاریخی و اعتقادی داشته باشد. به لحاظ تاریخی مسیحیان عراق نسل به جا مانده قدیمی از جنگهای گذشته هستند و به دلیل اقلیت بودن، همیشه سعی می کنند خودشان را از اکثریت جامعه جدا کنند تا تحت تأثیر آنان قرار نگیرند. کشیش ها و علمای مسیحی برای صیانت از این اقلیت با دروغ پردازی، مسیحیان را از اسلام متنفر می کردند. در قرآن هم آمده است که به لحاظ برخوردها و وفاق اجتماعی مسیحیان و مسلمانان روابط خوبی دارند، اما به لحاظ اعتقادی یهودیان به مسلمانان نزدیک ترند.
آنان خداوند را قبول دارند، شریعت دارند، تثلیث را قبول ندارند و خداوند بودن عیسی را نمی پذیرند.
* اما امروز شاهد گرایش مسیحیان به دین اسلام هستیم. با توجه به اختلافهای تاریخی و اعتقادی میان مسلمانان و مسیحیان، دلیل این افزایش آمار مستبصرین با توجه به هشدارهای مجامع مسیحی چیست؟
** یکی از مهمترین دلایل آن، پیروزی انقلاب اسلامی بود که جریان بیداری را در جهان راه انداخت.
انقلاب اسلامی بر کشورهای دنیا تأثیر زیادی داشته است. این را می توان از رشد آمار گرایش به اسلام پس از پیروزی انقلاب دریافت. نکته مهم دیگر، فضای باز مذاکره و مناظره در دنیاست که شرایطی را برای انتخاب آگاهانه فراهم کرده است. پای میز مذاکره و مناظره حق بودن اسلام جلوه گر می شود. جو تبلیغات منفی علیه اسلام در جهان به دلیل هراس از این نفوذ معنوی و منطقی دین اسلام در دلهاست.
پدرم می گفت اسلام دینی است که با شمشیر و زور به مردم تحمیل می شود، اما وقتی از سیر ترویج این دین آگاهی یافتم، تمام این دروغها برایم روشن شد.
* آقای الشیخ! فرق میان مسلمانی که مسیحی می شود با فرد مسیحی که مسلمان می شود چیست؟
** کسانی که مسیحی هستند به اسلام گرایش پیدا می کنند، افرادی دانشمند، محقق، کشیش و تحصیلکرده و متفکرند؛ در حالی که بر عکس این موضوع، افرادی که از اسلام به مسیحیت روی می آورند، در زندگی خود شکست خورده اند یا تحصیلات بالایی ندارند و تحت تأثیر شرایط زمانی و زودگذر قرار گرفته اند. از سوی دیگر، تعداد تشرف یافتگان از مسیحیت به اسلام چند برابر آماری است که از اسلام به مسیحیت گرایش می یابند.
* به نظر شما، امروز فضای باز مذاکرات منطقی و عقلانی و گفتگوی ادیان فراهم است؟
** استکبار جهانی چنین فضایی را فراهم نمی کند و اجازه آن را هم نمی دهد آنها از مذاکره منطقی می ترسند، چون می دانند که اسلام دین حق است و حرفهای عقلانی برای پاسخ دارد، اما مسیحیت تحریف شده است. مسیحیت واقعی در قرآن کریم در سوره مریم وجود دارد نه اناجیل آنان. قدرتهای مسیحی با توهین، دعوا و هیاهو به هیچ جا نمی رسند، زیرا مردم آگاه شده اند و به دنبال حرف حق هستند نه باطلهایی که ظاهر حقیقت و درستی به خود می گیرند. دنیای امروز، حرف منطقی و عقلانی را می طلبد، اما برخی به دنبال برهم زدن فضای گفتگوی بین ادیان هستند.
توهین به پیامبر و ساخت فیلمهای موهون، نشان از ترس مجامع غربی و مسیحی دارد و این تبلیغات منفی، پل گفتگوی منطقی را قطع می کند. آنها تورات و انجیل را تحریف کرده اند و جایی برای حرف حق نگذاشته اند. یک ضرب المثل عربی می گوید: کسی که خانه اش از جنس شیشه است، به خانه دیگران سنگ پرتاب نکند، شاید روزی دیگران به خانه او سنگ بزنند. امروز هم آنان که خانه های شیشه ای دارند و با هر تکانی، فرو می ریزند، هیاهو و توهین و سنگ اندازی به دین اسلام نکنند، حتماً روزی فرا می رسد که مسلمانان پای میز مذاکره خانه شیشه ای آنان را بشکنند. ما با آنان مشکلی نداریم، ما به دنبال انتشار دین حق هستیم و گفتگوی منطقی را می پذیریم؛ ولی اگر قرار باشد توهین کنند و تبلیغات منفی بر ضد اسلام راه بیندازند، مطمئن باشند مسلمانان ساکت نمی نشینند.
* البته دنیای امروز هم توهین را نمی پذیرد؟
** کاملاً همین طور است. و این شیوه را نمی پذیرد مردم آگاه شده اند و بازیهای سیاسی را می فهمند. اسلام به دنبال گفتگوی منطقی و عقلانی است و حرفهای بسیاری برای اثبات حقانیت خود دارد

معرفی معاون پرورشی وزارت آموزش وپرورش

معاون جدید پرورشی و تربیت بدنی:

نقش پذیری مربیان تربیتی در مدارس بعد از دوران جنگ کمرنگ شد به طوری که به مرور زمان مربیان تربیتی و کار پرورشی به حاشیه کارهای روزمره مدارس کشیده شد.



معاون جدید پرورشی و تربیت بدنی اعلام کرد: مشاوره تربیتی و آموزشی وظیفه اصلی مربی پرورشی است.

به گزار ش خبرنگار پانا، "سید مهدی امینی" امروز در مراسم معارفه اش به عنوان معاون جدید پرورشی و تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش خاطر نشان کرد: در صورت بروز هر مشکلی در حوزه تعلیم و تربیت برای دانش آموز مربی تربیتی با اتکا بر ابزارها و آموزش روز باید در رفع آن تلاش کند.

وی در ادامه اضافه کرد: اگر رابطه دانش آموز با خانواده ، محله و کادر آموزشی مدرسه رابطه مستمر و دوجانبه داشته باشد تمامی خلا های دانش آموزان در حوزه آموزش، تعلیم و تربیت مرتفع خواهد شد به شرطی که نقش مربیان تربیتی به خوبی در این چرخه تبیین شود.

معاون جدید پرورشی با اشاره به تاریخچه فعالیت های تربیتی مربیان در دوران اول انقلاب و جنگ تحمیلی گفت: نقش مربیان تربیتی و آثار آنان در حضور دانش آموزان و فرهنگیان در عرصه دفاع مقدس روشن و به دور از ابهام است.

وی با بیان اینکه بعد از جنگ تحمیلی آن طور که باید و شاید به موضوع تربیتی و پرورشی در آموزش و پرورش توجه نشد افزود: نقش پذیری مربیان تربیتی در مدارس بعد از دوران جنگ کمرنگ شد به طوری که به مرور زمان مربیان تربیتی و کار پرورشی به حاشیه کارهای روزمره مدارس کشیده شد.

امینی با بیان اینکه مربی تربیتی با هدف جبران خلاء های آموزشی و پرورشی در مدارس شکل گرفت تصریح کرد: اعتقاد دارم چیزی که در بین مربیان پرورشی و حوزه معاونت پرورشی مفقود شده است این هدف والا بود.

وی اضافه کرد: در حال حاضر با توسعه هیات های قرآن و عترت در بین دانش آموزان می توانیم رسالت خود را در حوزه معاونت پرورشی به انجام برسانیم. معاون جدید پرورشی در پایان اظهار امیدواری کرد که با هماهنگی و همکاری دست اندرکاران نظام تعلیم و تربیت، تمامی بسیجیان فرهنگی در پایان دوران تصدی این پست راضی باشم از آنچه گفتم و عمل کردم.

عدالت در انقلاب حضرت مهدی


عدالت واژه ای غریب نیست اما حقیقتی قریب هم نیست . سده ها و هزاره های بسیاری است که بشر با این رویا روز و شب کرده لیکن جز زور و اختناق و ظلم و بیداد نصیبی نبرده است . هنوز آهنگ سنگینی ناله های کودکانی که به بیگاری کشیده شده اند مادرانی که شوی خود را به بی عدالتی قربانی داده اند و مردانی که به جبر کمر در برابر ظلم خم کرده اند در گوش تاریخ است . هنوز اشکهای ریزان و قلبهای داغدیده هراسهای قالب تهی کن و نفسهای در سینه حبس ضجه های دردناک و دردهای بی تاوان زخمهای بی مرهم و ناامیدیهای بی پایان نگاه های خسته و بی سو دستهای لرزان و بی رمق لبهای خشک و چروکیده بدنهای رنجور و زجر کشیده انسان سرپا ظلم و بیداد دیده هنوز این همه در خاطر تاریخ زنده است و اگر تاریخ با یاد بود این حجم عظیم از نامردمی هنوز پا برجا ایستاده و قالب تهی نمی کند به دلیل این است که می خواهد کسی را بیابد و تمام رنجهای مدفون در خویش را در گوش او نجوا کند.
دیده ایم و شنیده ایم که در طول تاریخ انسانهای بسیاری با اندیشه عدالت و فریادخواهی انسانها این حقیقت را زنده و جاودان ساخته اند اما تلاش عملی آن خیزاندیشان و نیک خواهان در راه برقراری عدالت در بیشتر موارد کم ثمر یا بی ثمر و عدالت در معنای حقیقی آن همچنان در رویا; است .
چقدر سخت و دشوار است تعبیر نشدن این رویای شیرین . رویایی که تمامی اجزای وجود انسان در تمام تاریخ با آن عجین شده و نگاه پر انتظار او در تعبیر آن خسته و کم سو گشته . بارها و بارها با زنگ حوادث مختلف تپش قلبش فزونی یافته اما زمانی که پلک از این خواب شیرین برداشته جز سیاهی و تباهی مستکبران و ظالمان چیزی در پیش روی ندیده . اما می دانیم هرچه بر شماره اوراق تاریخ افزوده گردد از شماره انتظارمان خواهد کاست و این همان چراغ امیدی است که قرنها و قرنهاست در دل انسانها به عشق آمدن آن منجی روشن و فروزان است . به عشق او که نامش « عدل » است کلامش عدل است و راهش عدل . او که حکومتش حکومت عدالت است و این گم شده بشریت را در فرجام تاریخ بدو باز خواهد گرداند.
در خصوصیات قیام و حکومت امام زمان (عج ) هیچ ویژگی به اندازه « عدالت و قسط » روشنی و نما ندارد. آن قدر که در روایات بر ویژگی عدالت گستری آن مولا تاکید شده بر سایر مسائل چنین ابرامی نرفته است و این نشان از برجستگی این مهم در سازمان مدینه فاضله اسلامی در روزنه ظهور است . دهها و بلکه صدها روایت در کتابهای مختلف روایی بویژه در کتاب منتخب الاثر و کمال الدین شیخ صدوق در مورد عدالت گستری آن حضرت وارد شده است . در بسیاری از این روایات از آن امام همام به عنوان مظهر و تجلی کامل عدالت یاد شده است . نام « عدل که بر آن مولا نهاده اند در واقع ترجمان کامل رسالت اوست .
در حکومت مهدی (عج ) همه جا سخن از عدالت و قسط است . سخن از لبریز شدن زمین از عدل و داد است . دامنه عدالت او تا اقصی نقاط منازل و زوایای ناپیدای جامعه گسترده است . حتی عدالت و دادگری همچون گرما و سرما در درون خانه های مردمان نفوذ می کند و مامن و مسکن وجود آنان را سامان می بخشند. و در روایات ظهور عدالت چنان عطش برانگیز و سیری ناپذیر و فراموش ناشدنی ترسیم گردیده است که انسان را در این گمان می افکند که اصولا جهان برای رسیدن به این نقطه و فرجام باقی مانده است و برنامه و تنظیم متعمدانه الهی بر این است که آخرین سطور تاریخ با برگهای دادخواهی به انجام رسد و خداوند چنان بر این مهم تاکید دارد که اگر حتی یک روز از عمر دنیا باقی مانده باشد او آن را چنان طولانی خواهد کرد تا آن رویای موعود مردمان از راه رسد و درخت عدالت را بر ضمیر آگاه تشنگان بکارد و جامعه بشری را با آن گمشده خویش رو به رو سازد زمین را از عدل و قسط سیراب کند و آن قدر بر پایه عدالت بیفزاید که جان آدمیان از آن مدهوش گردد.


در سایه این عدالت هیچ انسانی در قید بندگی و بردگی باقی نمی ماند. حقوق به یغما رفته انسانها به آنها باز می گردد. بندهای پیدا و ناپیدای بندگی از سروگردن انسانها باز می گردد و زمینه استثمار انسان از انسان به کلی برچیده می شود.
کارگزاران ظلم و بیداد مورد بازخواست قرار می گیرند. قاضیان و حاکمان ظلم از مسوولیت خویش عزل می شوند و زمین از هر نوع خیانت و نادرستی پاک می گردد.
گردنکشان و مستکبران درهم کوبیده می شوند و محرومان و مستضعفان در استرجاع حق خویش کامیاب می گردند. دیگر ناله هیچ مظلومی در گلو خفه نمی گردد اشک و آه هیچ دلسوخته ای بلند نمی گردد هیچ انسانی گرسنه سر بر بالین نمی گذارد و هیچ محرومی با کینه و دغدغه ناامنی روزگار سپری نمی کند. و اینها افسانه نیست بلکه به راستی تمام آن چیزی است که بر ما وعده داده اند و ما را در انتظار آن به برترین عبادت فرا خوانده اند که انتظار آمدن او انتظار گامهای عدالت است .
برگرفته از مفاتیح الجنان بحارالانوار سوره قصص .
معصومه چابک ـ دبیر مدارس شهرستان رودسر
در حکومت مهدی (عج ) همه جا سخن از عدالت و قسط است . سخن از لبریز شدن زمین از عدل و داد و دامنه عدالت او تا اقصی نقاط منازل و زوایای ناپیدای جامعه گسترده است
چقدر سخت و دشوار است تعبیر نشدن این رویای شیرین ; رویایی که تمامی اجزای وجود انسان در تمام تاریخ با آن عجین شده و نگاه پر انتظار او در تعبیر آن خسته و کم سو گشته
در خصوصیات قیام و حکومت امام زمان (عج ) هیچ ویژگی به اندازه عدالت و قسط روشنی و نما ندارد